انجمن ترویج و آموزش کشاورزی ایرانعلوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران2008-175814120180522Analysis of Environmental Factors Affecting Environmental Conservation Behavior of Villagers in Baghmalek Township, Khuzestan Provinceتحلیل سازه های محیط زیستی تأثیرگذار بر رفتار حفاظت از محیط زیست روستاییان شهرستان باغملک استان خوزستان12268819FAامیر نعیمیاستادیار گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی، دانشگاه زنجانروح اله رضائیدانشیار، گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی، دانشگاه زنجانسیده کوثر موسی پوردانش آموخته کارشناسی ارشد گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی، دانشگاه زنجانJournal Article20180106The purpose of this study was to analyze environmental factors affecting environmental conservation behavior of villagers. The research method was descriptive-correlational, which was carried out using survey technique. The statistical population consisted of rural households in central region of Baghmalek township located at Khuzestan Province (N=3005) that 341 heads of rural households were selected using Krejcie and Morgan. Sampling method was proportional stratified random sampling. The research instrument was a questionnaire which its Face and content validity were confirmed by a panel of experts. The reliability of the scales was approved with Cronbach's alpha coefficient. Data was analyzed using Structural Equation Modeling multivariate technique by AMOS and SPSS. Descriptive results showed that among six variables, three variables (including enviornmental ethics, values and attitudes) were at avrage level and three other variables (including enviornmental concern, intention and behvior) were at high level. The results of structural equation modeling showed that the mentioned variables had significant effect on behavior so that these variables explained about 76 percent of the variability of environmental conservation behavior.<em>هدف این مطالعه، تحلیل سازه های محیط زیستی تأثیرگذار بر رفتار حفاظت از محیط زیست روستاییان بود. روش تحقیق، مطالعه توصیفی ـ همبستگی بود که با استفاده از فن پیمایش انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، سرپرستان خانوار روستایی بخش مرکزی شهرستان باغملک استان خوزستان بودند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 341 نفر بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری از نوع تصادفی طبقه ای تناسبی بود. ابزار تحقیق، پرسشنامه بود که روایی ظاهری و محتوایی آن با استفاده از نظرسنجی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. پایایی ابزار تحقیق با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک چند متغیره مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار </em><em>AMOS</em><em> و </em><em>SPSS</em><em> استفاده شد. نتایج آمار توصیفی نشان داد از بین شش متغیر مورد مطالعه وضعیت سه متغیر (اخلاق، ارزش ها و نگرش محیط زیستی) در سطح متوسط و سه متغیر دیگر (نگرانی، قصد و رفتارهای محیط زیستی) در سطح بالا بود. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای اخلاق، ارزش ها، نگرش، نگرانی و نیت محیط زیستی از اثر معنی داری بر متغیر رفتار محیط زیستی برخوردار بودند. به طوریکه این متغیرها توانستند در حدود 76 درصد از واریانس رفتار حفاظت از محیط زیست روستاییان را تبیین کنند.</em>انجمن ترویج و آموزش کشاورزی ایرانعلوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران2008-175814120180522Factors Affecting Experts' Viewpoint towards Development of Pressurized Irrigation Systems in Torbat Heydarieh Regionعوامل مؤثر بر توسعه سیستم های آبیاری تحتفشار در منطقه تربتحیدریه از دیدگاه کارشناسان233568821FAنریمان محمدیدانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی، دانشگاه تربت حیدریهتکتم محتشمیاستادیار اقتصاد کشاورزی، دانشگاه تربت حیدریه، تربت حیدریهعلیرضا کرباسیاستاد اقتصاد کشاورزی دانشگاه فردوسیJournal Article20170707<span>Pressurized irrigation systems (sprinkler and drip irrigation) are one of the basic strategies to deal with water scarcity and management of water supply. These systems with high irrigation efficiency compared to traditional irrigation systems, place considerable position in agricultural policy, especially in water scarce regions. Prioritizing of factors affecting development of pressurized irrigation systems that can identify strengths and weaknesses in implementing this system, may play an important role in reducing errors and improving productivity of ongoing projects and thereby help to determine future strategies. The aim of this study was to develop an evaluating framework for factors affecting the development of such systems, through the use of decision making techniques, and weight related parameters in Torbat Heydarieh region. In this regard, using Analytical Hierarchy Process to determine effective criteria, indicators were based on the questionnaire and interviews with experts in the field of agricultural water management. Based on results, economic indicators (weight 0.383) were on the main priorities of farmers for the development of irrigation systems. Among the various sub-relevant to this criterion, the level of income (weight 0.284) and bank credits (weight 0.240) had the most weight. Following these criteria, there were technical criteria (weight 0.267) with sub-criteria such as design, implementation and soil quality; and promotional measures (weight 0.171) with the sub-criteria such as information and visiting experts.</span><em>سیستم های آبیاری تحتفشار (آبیاری بارانی و قطرهای) یکی از راهکارهای اساسی برای مقابله با کم آبی و مدیریت عرضه آب میباشند. این سیستم ها به لحاظ بالا بودن راندمان آبیاری در مقایسه با سیستم های آبیاری سنتی از جایگاه قابلملاحظهای در سیاستگذاریهای کشاورزی و بخصوص در مناطق کم آب برخوردار میباشند. اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعه سیستم های آبیاری تحتفشار که امکان شناسایی نقاط قوت و ضعف اجرای این سیستم ها را فراهم می کند، می تواند نقش مهمی در کاهش خطاها و بهبود بهره برداری از پروژه های در حال بهره وری داشته و از این طریق، راهنمایی برای تعیین راهبردهای آینده باشد. پژوهش حاضر با هدف ارائه یک چارچوب ارزیابی از عوامل مؤثر بر توسعه این سیستم ها، بر پایه محاسبه ی اوزان پارامترهای مؤثر در این خصوص، در منطقه تربتحیدریه صورت گرفت. در این راستا ضمن تعیین معیارهای مؤثر با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (</em><em>AHP</em><em>)، به اولویت بندی شاخص های هر معیار بر اساس تکمیل پرسشنامه و انجام مصاحبه با کارشناسان خبره در حوزه مدیریت آب کشاورزی پرداخته شد. بر اساس یافته های تحقیق، شاخص های اقتصادی (با وزن 0/383) در اولویت اصلی کشاورزان برای توسعه سیستم های آبیاری خود قرار گرفت. در بین زیرمعیارهای مختلف مربوط به این معیار، سطح درآمد (با وزن 0/284) و اعتبارات بانکی (با وزن 0/240) دارای بیشترین وزن بود. پس از این معیار، معیار فنی (وزن 0/267) با زیر معیارهایی همچون طراحی و اجرا و کیفیت خاک؛ و معیار ترویجی (با وزن 0/171) با زیر معیارهای اطلاعرسانی و بازدید کارشناسان قرار گرفت.</em>انجمن ترویج و آموزش کشاورزی ایرانعلوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران2008-175814120180522Strategic Analysis of Green Entrepreneurship Development in Agriculture (Case Study: Kermanshah County)تحلیل راهبردی توسعه کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی (مطالعه موردی شهرستان کرمانشاه)375168840FAبیژن رضاییاستادیار گروه مدیریت کار آفرینی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازینادر نادریاستادیار گروه مدیریت کار آفرینی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازیسحر رستمیدانشجوی کارشناسی ارشد گروه مدیریت کار آفرینی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازیJournal Article20180101Green entrepreneurship development could have a main role in sustainable employment, reduction of environmental problems, reduction of diseases caused by unhealthy food consumption as well as agricultural lands productivity increase. Therefore, strategic analysis of green entrepreneurship development in agriculture of Kermanshah was the main purpose of the study. This applicable research was done using the mixed method (SWOT, AHP). The qualitative phase was conducted based on purposeful sampling method, snowball, and the required data was gathered through the 14 interviews of the agricultural entrepreneurship experts. The quantitative phase was also conducted asking five individuals of the same expert groups in order to fill the paired-comparison questionnaire. The results showed that the green entrepreneurship development process in Kermanshah requires a conservative and competitive strategy. According to the findings, “promotion of organic and healthy products through mass media and purposeful education for different groups”, “establishment of the trustee organization for healthy and organic productions with the power to enforce their approvals” and “farmers` training about green entrepreneurship” were the main strategies in order to green entrepreneurship development, respectively. امروزه توسعهکارآفرینیسبزمی تواندنقشمهمیدراشتغال زاییپایدار،کاهشمشکلاتزیست محیطی، کاهشبیماری های ناشیاز مصرفمواد غذاییناسالم و بهره وریبیشترزمین هایکشاورزی داشتهباشد. لذا هدف اصلی پژوهش تحلیل راهبردی توسعه کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی شهرستان کرمانشاه بود. این پژوهش از لحاظ نوع هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت، در گروه تحقیقات توصیفی- تحلیلی با استفاده از رویکرد ترکیبی (SWOT-AHP) می باشد. در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی بهره گرفته شد که پس از انجام 14 مصاحبه از متخصصان حوزه کارآفرینی سبز و کشاورزی، اشباع نظری حاصل گردید و در بخش کمی نیز به 5 نفر از همان متخصصان بخش کیفی، ﭘرسشنامه مقایسات زوجی داده شد تا به هر یک از عواملSWOT و راهبردهای استخراج شده وزن بدهند.نتایج بهدستآمده نشان داد که فرآیند توسعه کارآفرینی سبز در شهرستان کرمانشاه نیازمند راهبرد محافظه کارانه و رقابتی است و به ترتیب راهبردهای "ترویج محصولات ارگانیک و سالم از طریق رسانه های جمعی و گروهی و آموزش های هدفمند در تمام مقاطع تحصیلی"، "تشکیل سازمان متولی و تأیید کننده محصولات ارگانیک و سالم با قدرت اجرایی کردن مصوباتشان" و "آموزش کشاورزان درباره کارآفرینی سبز" بیشترین اهمیت را برای توسعه کارآفرینی سبز داشته اند.انجمن ترویج و آموزش کشاورزی ایرانعلوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران2008-175814120180522Effect of Talent Management Components on Organizational Development in Iran Agricultural Higher Educationبررسی تأثیر مؤلفههای مدیریت استعداد بر بالندگی سازمانی در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران536768843FAسید محمد جواد سبحانیدانش آموخته دکتری ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرسمحمد چیذریاستاد ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرسحسن صدیقیدانشیار ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس0000-0003-1563-0438امیر علم بیگیاستادیار ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهرانJournal Article20170602The main purpose of this study was to analysis of quad components of talent management effect on organizational development in Iran agricultural higher education. The statistical population was included from 3395 faculty members’ state agricultural universities across the country employing table of Krejcie and Morgan, 355 participants were selected. A research instrument was a questionnaire which its content validity was confirmed by a panel of management and agricultural education experts at University of Tehran and Tarbiat Modares University. Also, its reliability, using related coefficients, met satisfied threshold value (0.81-0.94). Data processing in both descriptive and inferential statistics using SPSS<sub>win22</sub> and LISREL<sub>8.5 </sub>software and achieve goals with structural equation modeling was conducted. According to the analyses, a significant correlation between the four components of talent management and organizational development indices were observed. Based on the results obtained from modeling, factors of identification, recruitment, retention and development of talent in agricultural higher education system had a significant effect on organizational development. Those four factors explained 68 percent of the total variance of organizational development in agricultural higher education system.
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مؤلفههای چهارگانه مدیریت استعداد بر بالندگی سازمانی در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 3395 عضو هیأت علمی در رشتههای کشاورزی کل کشور بوده که با استفاده از جدول کریجسی و مورگان تعداد 355 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامهای بود که روایی محتوای آن توسط گروهی از اساتید مدیریت و همچنین ترویج و آموزش کشاورزی در دانشگاه های تهران و تربیت مدرس تأیید گردید. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از شاخصهای آلفای کرونباخ، تتای ترتیبی و پایایی ترکیبی در حد مطلوب (0/94-0/81) به دست آمد. پردازش دادهها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزارهای SPSS<sub>win22</sub> و LISREL<sub>8.5</sub> و دستیابی به اهداف با روش مدل معادلات ساختاری محقق شد. با توجه به تحلیلهای انجام شده، همبستگی معناداری میان مؤلفههای چهارگانه مدیریت استعداد و شاخصهای بالندگی سازمانی مشاهده شد. بر اساس نتایج مستخرج از مدل سازی، عاملهای شناسایی، بهکارگیری، نگهداشت و بهسازی استعدادها تأثیر معناداری بر بالندگی سازمانی در نظام آموزش عالی کشاورزی داشتهاند. این چهار مؤلفه در مجموع توانایی تبیین 68 درصد از تغییرات واریانس بالندگی سازمانی نظام آموزش عالی کشاورزی را داشتهاند.انجمن ترویج و آموزش کشاورزی ایرانعلوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران2008-175814120180522Analysis of Farmers’ Moral Development in Agricultural Water Resources Use (The Case of Khoramabad County)واکاوی رشد اخلاقی کشاورزان در بهره برداری از منابع آب کشاورزی (مورد مطالعه ی شهرستان خرم آباد)698968847FAمیثم منتی زادهدانش آموخته دکتری بخش ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیرازغلامحسین زمانیاستاد بخش ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیرازداریوش حیاتیاستاد بخش ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیرازمنصور زیباییاستاد بخش اقتصاد کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیرازJournal Article20171120Controlling present national water crisis needs to accompany moral development alongside other economic, law, technical, knowledge and management strategies. In this regards, the analysis of water users’ moral development based on their cognitive and reasoning is very important. Present study aimed to analyze farmers’ moral judgment and reasoning in exploitation of agricultural water resources in Khoramabad county. In this way, the moral development theory of cognitive psychologist, Lawrence Kohlberg, was applied to analyze two moral dilemmas in exploitation of agricultural water resources. Survey technique and questionnaire tool were used to gather data form 310 subjects. The questionnaire face validity was confirmed by a panel of experts at department of agricultural extension and education at Shiraz University, and the questionnaire reliability was approved by a pilot study with 30 subjects outside of statistical population (Cronbach’s alpha range: from 0.82-0.87).The results showed that the proponents of digging illegal well preferred first moral reasoning level (Pre-conventional ethics) at second stage (The instrumental relativist orientation) for judging towards digging illegal dilemma; but, the opponents focused on second moral reasoning level (conventional ethics) at fourth stage (The "law and order" orientation). Also, the opponents’ moral judgment of second dilemma (preventing to fill of illegal well) based on third moral reasoning level (post-conventional ethics) at fifth stage (The social-contract legalistic orientation); although the proponents preferred second moral reasoning level (conventional ethics) at third stage (The interpersonal concordance orientation). Finally, based on the research results, some recommendations were provided.شرایط بحرانی منابع آبی کشور، لزوم همراهی راهبرد اخلاقی در کنار سایر راهبردهای اقتصادی، قانونی، فناوری، دانشی و مدیریتی را ایجاب کرده است. از این رو تحلیل رشد اخلاقی بهره برداران بر اساس تبیین بنیانهای فکری شناختی و منطقی آنان از اهمیت ویژهای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی قضاوت و رشد اخلاقی کشاورزان شهرستان خرم آباد در بهره برداری از منابع آب انجام شده است. برای این هدف بر اساس نظریه رشد اخلاقی لارنس کلبرگ، دو نمونه تعارض اخلاقی در بهره برداری از منابع آب زیرزمینی برای تعیین سطوح رشد اخلاقی کشاورزان تدوین و طرح گردید.از فن پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمعآوری داده ها از نمونه ای شامل 310 کشاورز شهرستان خرمآباد استفاده شد. روایی پرسشنامه توسط چهار نفر از اساتید بخش ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه شیراز تائید و برای ارزیابی پایایی، یک مطالعه راهنما با تعداد 30 نفر پاسخگو اجرا گردید که دامنه آلفای کرونباخ مقیاس های تحقیق بین0/82 تا 0/87 بدست آمد. نتایج تحلیل تعارضات اخلاقی نشان داد که موافقان حفر چاه غیرمجاز عمدتاً سطح اول (اخلاق پیش عرفی) و مرحله دوم (اخلاق ابزاری) رشد اخلاقی را مبنای قضاوت خودشان قرار می دهند. ولی قضاوت مخالفان حفر چاه غیرمجاز بیشتر مبتنی بر سطح دوم (اخلاق عرفی) و مرحله چهارم (اخلاق طرفدار قانون و نظم اجتماعی) رشد اخلاقی بود. همچنین، قضاوت اخلاقی مخالفان «ممانعت از پر کردن چاه غیرمجاز» عمدتاً بر اساس سطح سوم (اخلاق پساعرفی) و مرحله پنجم (اخلاق قراردادی اجتماعی) رشد اخلاقی بود؛ اما موافقان اکثراً بر اساس سطح دوم (اخلاق عرفی) و مرحله سوم (اخلاق هنجاری) رشد اخلاقی، قضاوت می کردند. در نهایت بر مبنای نتایج حاصله، پیشنهادهایی ارائه شد.انجمن ترویج و آموزش کشاورزی ایرانعلوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران2008-175814120180522Agricultural Water Conflict Management in Gawshan Basin: Solutions Based on Cooperation Strategyمدیریت تضاد آب کشاورزی در حوزه آبخیز گاوشان: راهکارهای مبتنی بر راهبرد همکاری9111168849FAمریم تاتاردانشجوی دکتری ترویج کشاورزی، دانشگاه رازیعبدالحمید پاپ زندانشیار ترویج کشاورزی، دانشگاه رازیمصطفی احمدونددانشیار ترویج و توسعه کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوجJournal Article20171202Local water conflict is incompatible behavior between water stakeholders within communities over common water resource. If these conflicts are not addressed, they will have adverse consequences. Therefore, interests for managing water resources conflicts have been increased by policy-makers and planners. Gawshan basin is one of the regions has experienced agricultural water conflicts. Hence, in this qualitative research with a naturalistic view, in the first step a dynamic process for negotiating with stakeholders was implemented and then win-win solutions to manage agricultural water conflict with involving stakeholders were explained. The study population included all stakeholders of agricultural water in Gawshan dam network. In line with the nature of qualitative research, purposeful sampling was used in the study and 26 particiapants involved in the research process. The data were collected by conducting focus group discussion, conflict matrix and problem tree. Water distribution, the issue of water charges, land acquisition and maintenance of the network were the most important conflicts which were identified. The results showed that structural reform of water governance by delivering water to farmers, empowering local people in conflict resolution and negotiating, creating a win-win mechanism for conflict resolution at the local level, with the participation of farmers, holding workshops and training courses in the field of network equipment repair and maintenance were the most important solutions. The results of this research can be useful for optimizing management of agricultural water resources in the Gawshan basin.منظور از تضادهای محلی آب، رفتار ناسازگاری است که ذینفعان منابع آب مشترک از خود بروز می دهند. چنانچه این تضادها مدیریت نشوند، پیامدهای ناگواری به دنبال خواهند داشت. از این رو، مدیریت تضاد منابع آب مورد توجه بسیاری از برنامه ریزان و سیاست گذاران قرار گرفته است. حوزه آبخیز گاوشان یکی از مناطقی است که تضاد آب کشاورزی را تجربه کرده است. بنابراین، در این پژوهش کیفی با استفاده از پارادایم طبیعت گرایانه تلاش شد در گام اول، فرایندی پویا مبتنی بر مذاکره فراهم آید و سپس با مشارکت ذینفعان راه حل های برد- برد در مدیریت تضاد محلی آب کشاورزی تبیین گردند. جامعه مورد مطالعه در این تحقیق، بهره برداران آب کشاورزی در حوضه آبخیز گاوشان بود. متناسب با طبیعت تحقیقات کیفی، از نمونه گیری هدفمند استفاده شد و تعداد 26 مشارکت کننده از گروه های ذینفع در فرایند پژوهش مشارکت نمودند. گردآوری داده های مورد نیاز از طریق برگزاری بحث های گروهی متمرکز، ترسیم ماتریس تضاد و درخت مشکل صورت گرفت. توزیع و تقسیم آب، موضوع آببها، تملک اراضی و نگهداری از شبکه، مهم ترین موارد تضادی بود که شناسایی شدند. بر اساس یافته های پژوهش، اصلاح ساختار حکمرانی آب با تحویل آب به کشاورزان، توانمندسازی مردم محلی در مدیریت تضاد و مذاکره، ایجاد ساز و کار برد- برد برای مدیریت تضاد در سطح محلی با مشارکت کشاورزان و برگزاری کارگاه و دوره های آموزشی در زمینه ی نحوه کار و نگهداری از تجهیزات شبکه، از مهم ترین راهکارهای مدیریت تضاد آب در منطقه بودند. نتایج این تحقیق می تواند به کارآمدی بیشتر مدیریت منابع آب کشاورزی در حوضه آبخیز گاوشان کمک نماید.انجمن ترویج و آموزش کشاورزی ایرانعلوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران2008-175814120180522Application of Cultural Theory in Analysis of Farmers’ Water Conservation Behavior in Neyshabur Plainکاربرد تئوری فرهنگی در تحلیل رفتار حفاظت آب کشاورزان دشت نیشابور11312968850FAمریم تاجری مقدمدانشجوی دکتری توسعه کشاورزی، گروه ترویج و توسعه روستایی، دانشگاه تبریزحسین راحلیدانشیار گروه ترویج و توسعه روستایی، دانشگاه تبریزشاپور ظریفیاندانشیار گروه ترویج و توسعه روستایی، دانشگاه تبریزمسعود یزدان پناهدانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستانJournal Article20180218Nowadays, water scarcity for food production has created widespread concerns around the world, especially in Iran. Considering that agricultural sector is the largest consumer of water in Iran and farmers are the main target of all the policy effort to conserve water but they do not use the available water appropriately. Thus, understanding farmers' behavior towards water conservation can help policymakers to formulate comprehensive water protection policies and practices. The present study by using cultural theory analyzed the water conservation behavior of farmers in Neishabour plain. The statistical population of this study was the farmers of Neyshabur Plain (N=1300), that 235 farmers based on Cochran formula, were selected through a random cluster sampling design. Data were collected using a authors-made questionnaire. Which its validity was approved by a panel of experts and questionnaire’s internal reliability was investigated using composite reliability (0.69-0.94). The results of the study showed that the egalitarianism worldview has had the highest rate among farmers, and the lowest was individualism. The four variables of attitude, risk perception, subjective norm and responsibility affect directly and the egalitarianism, hierarchy, and fatalism worldviews affect indirectly on intention of individuals to water conservation. Also, water conservation behavior is significantly explained by intention. Finally, based on the results of the study, recommendations provide for water conservation.امروزه کمبود آب برای تولید مواد غذایی،نگرانی های گسترده ای را در سراسر جهان و بهویژه ایران ایجاد کرده است.با توجه به اینکه بخش کشاورزی بزرگترین مصرف کننده آب در کشور است و کشاورزان بهعنوان مهم ترین مصرف کنندگان، از آب موجود و در دسترس بهخوبی استفاده نمی کننند، درک صحیح از رفتار کشاورزان در حفاظت از آب می تواند به سیاستگذاران در تدوین سیاست ها و شیوه های گسترده حفاظت از آب کمک کند. پژوهش حاضر با استفاده از تئوری فرهنگی، به تحلیل رفتار حفاظت از آب کشاورزان دشت نیشابور پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، کشاورزان گندمکار دشت نیشابور به تعداد 1300 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران، نمونه 235 نفری از آن ها تعیین شد. نمونه ها به روش نمونه گیری خوشهای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده های موردنیاز پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. روایی پرسشنامه از سوی گروهی از متخصصان ترویج و توسعه کشاورزی بررسی و تأیید شد و برای تعیین میزان پایایی بخش های مختلف پرسشنامه از روش پایایی مرکب استفاده شد (0/69 تا 0/94). نتایج ارزیابی جهان بینی کشاورزان در حفاظت از منابع آب نشان داد که بیشترین میانگین، مربوط به جهان بینی مساوات طلبی و کمترین میانگین، مربوط به جهان بینی فردگرایی در بین کشاورزان بوده است. بر اساس نتایج، چهار متغیر نگرش، درک ریسک، هنجار ذهنی و مسئولیت پذیری بهطور مستقیم و جهان بینی مساوات طلبی، سلسله مراتبی و تقدیرگرایی بهطور غیرمستقیم بر نیت افراد نسبت به حفاظت از آب تأثیر می گذارند. از طرفی، رفتار حفاظت آب، بهطور معنی داری توسط نیت تبیین می شود. در نهایت، بر اساس نتایج تحقیق، پیشنهادهایی در راستای حفاظت از آب ارائه گردید.انجمن ترویج و آموزش کشاورزی ایرانعلوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران2008-175814120180522The Viewpoint of Managers and Employees of Agricultural Research and Education Centers on the Reformation of the Administrative Structure Based on the Agile Organization Componentsدیدگاه مدیران و کارکنان مراکز تحقیقات و آموزش کشاورزی در زمینه اصلاح ساختار اداری بر اساس مؤلفههای سازمان چابک13114968851FAحسن علیپوردانشیار سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزیندا علیزادهاستادیار سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزیJournal Article20170722One of the most important areas where the implementation of economic Jihad seems necessary is the transformation of the administrative system. This is due to the fact that managers of organizations cannot provide a desirable environment for the clients and the citizens without having an agile, flexible and efficient office system. Accordingly, the purpose of this research was to study the viewpoint of managers and employees of agricultural research and education centers on improving administrative structure based on the agile organization components. This research was done using a descriptive correlation method. The statistical population of this research consisted of three groups of managers of educational and research centers in Qom, Markazi, Fars and Yazd provinces (N<sub>1</sub>=40), faculty members and staff of centers (N<sub>2</sub>=523). Among them, 220 people were selected using a stratified random sampling method and finally, 165 questionnaires were collected and analyzed. The data were collected using a questionnaire as an instrument of study which its face and content validity was assessed by a group of managers in agricultural research organizations. To determine the reliability of the research instrument, Cranach’s alpha coefficient was used and its value for different parts of the questionnaire was obtained between 0.85 – 0.91. The results of this research in the descriptive statistics section indicated that while the degree of satisfaction was high for the majority of managers, it was in the intermediate level for the case of employees. Also, the employees and managers believed that after the reformation, the speed of doing works, integrating processes, and collaborating among employees had been improved significantly in comparison with the conditions before the merger. Accordingly, a meaningful correlation was found between the six affecting variables (attention to employee competencies, the speed of the process, employee performance, level of interaction and cooperation, working condition, and integration in the centers. The results of structural equations model also indicated that the two components of working conditions and integration in doing things could have a significant and direct effect on the merger of research and educational centers.یکیازمهمترینحوزههاییکهاجراییشدنجهاداقتصادیدر آن لازم به نظر میرسد،تحولدر نظاماداریاستچراکهمدیرانسازمانهاجزبابرخورداریازیک سیستماداریچابک، منعطف و کارا، نمیتوانندفضایمناسبیرا کهشایستهاربابرجوعوشهروندانباشد،فراهمنمایند.ازاینرو هدف از انجام این تحقیق، بررسی دیدگاه مدیران و کارکنان مراکز تحقیقات و آموزش کشاورزی درزمینهی اصلاح ساختار اداری بر اساس مؤلفههای سازمان چابک میباشد که با استفاده از روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را سه گروه مدیران مراکز تحقیقاتی و آموزشی در استانهای قم، مرکزی، فارس و یزد (N<sub>1</sub>=40)، اعضای هیأتعلمی و کارکنان مراکز (N<sub>2</sub>=523) تشکیل میدهند که از بین آنها 220 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند و درنهایت 165 پرسشنامه جمعآوری و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. دادهها با استفاده از پرسشنامه، بهعنوان ابزار تحقیق جمعآوری شد و روایی ظاهری و محتوای آن توسط کمیته مستقر در دفتر نوسازی و تحول اداری و تعدادی از مدیران سازمان تحقیقات کشاورزی بررسی شد. بهمنظور مشخص نمودن پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای بخشهای مختلف پرسشنامه بین 0/91 – 0/85 به دست آمد. نتایج این تحقیق در بخش آمار توصیفی، مشخص نمود که اکثریت مدیران از وضعیت اصلاحات ساختاری در مراکزشان رضایت داشتند درحالیکه میزان رضایت اکثریت کارکنان از وضعیت اصلاحات، در حد متوسط بود. همچنین کارکنان و مدیران اعتقاد داشتند پس از اصلاحات، سرعت روند انجام امور، یکپارچهسازی فرآیندها و همکاری میان کارکنان به نسبت قبل از اصلاحات، بهبودیافته است. بر همین اساس، همبستگی معنیداری بین متغیرهای ششگانه تأثیرگذار بر چابک سازی سازمانی (میزان توجه به شایستگیهای کارکنان، سرعت روند انجام امور، عملکرد کارکنان، سطح تعاملات و همکاری، شرایط کاری و یکپارچگی امور) و اصلاحات ساختاری در مراکز تحقیقاتی و آموزشی به دست آمد. نتایج بهدستآمده از مدل معادلات ساختاری نیز مشخص نمود که دو مؤلفه شرایط کاری و یکپارچهسازی در انجام امور، توانستند اثر معنیدار و مستقیمی بر اصلاحات ساختار اداری مراکز تحقیقاتی و آموزشی داشته باشند.انجمن ترویج و آموزش کشاورزی ایرانعلوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران2008-175814120180522The study of Effective Educational Components Professional Competency Development during University, Pre-Service and in-Service Process (The Case of Extension Educators of Forests, Range and Watershed Management Organization)بررسی مؤلفههای آموزشی مؤثر بر توسعه صلاحیتهای حرفهای مروجان در دورههای آموزشی دانشگاه، قبل و ضمن خدمت (مورد مطالعه ی آموزشگران ترویجی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری)15116268877FAسید یوسف حجازیاستاد ترویج و آموزش کشاورزی، ترویج کشاورزی دانشگاه تهرانمحمد علی نساجهای صرافیدانش آموخته کارشناسی ارشد ترویج کشاورزی دانشگاه تهراناسماعیل آهنگریدانشجوی دکتری آموزش کشاورزی، دانشگاه تهرانJournal Article20171218The present study aimed at investigate the factors affecting professional competences development of extension educators of forest, range and watershed management in the university, pre-service and in-service process was performed in order to improve their competencies and capabilities. Present study is a kind of applied research, survey and non-experimental research. The statistical population were the extension educators of forests, range and watershed and its dependent educational centers that they were 85 Persons. The data collection instrument was a questionnaire. In order to its assess reliability cronbach's alpha coefficient (0.816) was used. It was also found individual and general skills during university phase, needs assessment and design curriculum in pre-service and in-service skills of teaching and learning are those aspects which should be considered as priority courses.تحقیق حاضر با هدف بررسی مؤلفههای مؤثر بر توسعه صلاحیتهای حرفهای آموزشگران ترویجی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در دوره های آموزشی دانشگاه، قبل خدمت و ضمن خدمت در راستای ارتقای صلاحیتها و توانمندیهای آنان انجام گرفت. تحقیق، از لحاظ هدف، کاربردی، ازلحاظ جمعآوری دادهها، پیمایشی و ازلحاظ کنترل متغیرهای تحقیق، غیرآزمایشی میباشد. جامعه آماری شامل آموزشگران ترویجی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور و مراکز آموزشی وابسته به آنبوده کهتعدادآنهابراساسآمارموجود85نفر میباشد. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامهای بود که برای سنجش پایاییآناز ضریب آلفای کرونباخ (0/816) استفاده شد. یافته ها نشان دادند که مهارتهای فردی و عمومی در مرحله دانشگاه، نیازسنجی و طراحی برنامه درسی در مرحله قبل خدمت و مهارت اصول تدریس و یادگیری در مرحله ضمن خدمت، مهمترین مهارت هایی هستند که باید یادگیری آنها در اولویت دوره های آموزشی قرار گیرد.انجمن ترویج و آموزش کشاورزی ایرانعلوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران2008-175814120180522Analyzing Rural Women's Information Needs for Sustainable Natural Resources Management (A Case Study in the Ghezel Tapeh Watershed in
Zanjan Province)تحلیل نیازهای اطلاعاتی زنان روستایی جهت مدیریت پایدار منابع طبیعی (مطالعه موردی در حوزه آبخیز قزل تپه استان زنجان)16318468883FAاسماعیل کرمی دهکردیدانشیار ترویج کشاورزی و توسعه روستایی، دانشگاه زنجانرقیه باباییدانش آموخته ترویج و توسعه روستایی دانشگاه زنجانJournal Article20170506Rural women are directly connected to natural resources and environment and because of their livelihood<br />strategies, they have mutual impacts on those resources. Rural women's knowledge has significant contribution<br />to sustainable integrated watershed management. This research aims to understand rural women's information<br />needs for sustainable natural resources management. The study utilized a qualitative perspective through a case<br />study methodology using the Rapid Rural Appraisal techniques in the Ghezel Tapeh Watershed, Zanjan<br />province, Iran. Rural women contributed to their household livelihoods through both agricultural and nonagricultural<br />strategies. They needed to obtain information and enhance their awareness and know-how<br />knowledge or skills in subjects such as effective harvesting and processing of horticultural and dairy products,<br />new methods of carpet weaving with updated designs and maps, new non-agricultural job opportunities,<br />employment in new agricultural activities, natural resources and environment conservation techniques, and<br />functional literacy. They also needed to improve their environmental attitude and values regarding proper rural<br />waste management. There were no serious human physical and health defects among rural women and this<br />human capability can be utilized for building their other livelihood capacities. These needs imply the necessity<br />of improving rural women's know-what knowledge and providing required condition for enhancing their skills.<em>زنان روستایی ارتباطی مستقیم و تنگاتنگ با منابع طبیعی و محیط زیست اطرافشان دارند و با توجه به شیوه های معیشت خانوارشان،می توانند بر این منابع تأثیر متقابل گذارند. نقش دانش زنان روستایی در مدیریت جامع و پایدار حوزه های آبخیز بسیار چشمگیر است. پژوهش حاضر به شناخت نیازهای اطلاعاتی زنان روستایی جهت مدیریت پایدار منابع طبیعی حوزه آبخیز قزل تپه در استان زنجان می پردازد. رویکرد مورد استفاده در پژوهش، کیفی میباشد و از روششناسی مطالعه موردی و فنون ارزیابی سریع روستایی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد زنان روستایی از طریق راهبردهای معیشت کشاورزی و غیر کشاورزی در تأمین معیشت خانوارشان مؤثر بودند. آناندر زمینه ی برداشت و فرآوری محصولات باغی و لبنی، بافت فرش با طرحهای روز، فرصت های جدید اشتغال غیرکشاورزی، اشتغال در فعالیت های نوین کشاورزی، روش های مختلف حفاظت و احیای منابع طبیعی و محیط زیست و سطح سواد، نیاز به کسب اطلاعات و تقویت آگاهی و مهارت داشتند. همچنین لازم بود نگرش زیستمحیطی آنان در زمینه ی مدیریت مناسب پسماندهای روستایی بهبود یابد. </em><em>فراگیر نبودن ضعف جسمانی بین زنان روستایی ظرفیت مناسبی را فراهم نموده است تا با بهره گیری از نیروی انسانی کافی و برخوردار از سلامت جسمانی، زمینه افزایش سایر ظرفیت های آنان فراهم گردد. این نیازها ضرورت دانش افزایی زنان در زمینه های مذکور و فراهم نمودن شرایط لازم برای ایجاد و تقویت مهارت های لازم را نشان میدهد.</em>انجمن ترویج و آموزش کشاورزی ایرانعلوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران2008-175814120180522Evaluating the Consequences of Nomads Community Settelment of BoyerAhmad Township in Dasht-e-Roum Settling Sitesارزیابی پیامدهای اسکان جامعه عشایری شهرستان بویراحمد در کانونهای دشت روم18519768890FAعباس امینیگروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامه ریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان.ثریا روز فراخدانش آموخته جغرافیا و برنامهریزی روستایی،دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی،دانشگاه اصفهانJournal Article20170212The sweeping social, economic and cultural changes that have occurred in recent decades have brought about major difficulties for nomad communities in continuing their lives with past practices. Settelment is an approach to manage some of these challenges in view of both some practitioners and nomad community. But, the policy doesn’t reach to desired objectives and conducted sometimes to unfavorable consequences. This study has investigated the consequences of nomads settelment in Dasht-e-Roum region of BoyerAhmad Township, both in the guided settling sites (Hossein Abad, Mansour Abad and Talkhdan) and the spontaneous one (Tangari).Totally 219 household heads interviewed from the whole 280 household community to gather the needed data and the reliability of questionnaire assessed 0.89 using theCronbach’s alpha test. The main consequences, based on the factor analysis, were the promotion in the situations of dwelling, facilities accessibility, social relations, economical foundations, settling environment health, households’ income, collective collaborations, some social damages and landuse changes (environmental degradation). Most ofthecultivated lands had change from the rainfed system to irrigated and per capita livestock reduced after the settelment. So, despite the obvious change of livelihood style from husbandry to farming, the main consequences of settelment were the social changes, access to services and relative stability of dwelling followed by economical bases, occupation and income situation. Generally, the 15 precedent years policy of settelment hasn’t had a considerable impact on productivity and evolution in nomads economy and livelihood. The major consequece has been the change of economic structures from productive sectors to other occupations with some differences among the four studied settling sites.<em>تحولات گسترده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دهههای اخیر، جوامع عشایری را در ادامه سبک زندگی خود با دشواریهای جدی روبرو نموده است.اسکان از جمله راهکارهای مدیریت بخشی از این چالشها از دیدگاه برخی از مسئولان و اعضای جامعه عشایری است. هرچند این سیاست نیز به اهداف مورد نظر دست نیافته و پیامدهای نامطلوبی هم به دنبال داشته است.</em><em>پژوهش حاضر</em><em>،</em><em> پیامدهای اسکان عشایر در کانونهای هدایتشده (حسینآباد، منصورآباد و تلخدان) و خودجوش (تنگاری) منطقه دشت روم شهرستان بویراحمد را بهعنوان یکی از مهمترین پهنههای اسکان عشایر در کشور بررسی کرده است.</em><em>از جامعه آماری280 خانواری این کانونها، 219 خانوار براساس حداکثر دسترسی، مورد پرسشگری قرار گرفته و دادههای مورد نیاز با مصاحبه</em><em></em><em>های می دانی و تکمیل پرسشنامه ی محقق ساخته و اعتبار سنجی شده ای با ضریب آلفای 0/89 گردآوری شد.بر اساس نتایج تحلیل عاملی، نه عامل با مجموع تبیین واریانس بالای 64 درصد</em><em> به</em><em></em><em>عنوان پیامدهای اسکان</em><em> شناسایی شد که به ترتیب عبارتاند از بهبود مسکن</em><em> و کیفیت زندگی</em><em>، دسترسی به خدمات</em><em>(زیربنایی، آموزشی و بهداشتی)</em><em>، تقویت </em><em>و بهبود </em><em>روابط و مناسبات اجتماعی، تقویت بنیه اقتصادی، </em><em>افزایش کیفیت و</em><em>بهداشت محیط اسکان، آسیب های اجتماعی، بهبود وضعیت درآمدی، </em><em>مشارکت و </em><em>همکاریهای جمعی و تغییر کاربری اراضی (تخریب های محیطی).قبل از اسکان بیشتر زمین های زراعی دیم و بعد از اسکان بهصورت آبی مورد بهرهبرداری قرار گرفته و تعداد دامهای ساکنین و مصرف و فروش تولیدات لبنی نیز بعد از اسکان کاهش چشمگیر داشته است. بهطورکلی، سیاست اسکان با بیش از 15 سال سابقه در منطقه دشت روم، در ارتقای بهرهوری و تحول در اقتصاد و معیشت زندگی عشایری موفقیت چشمگیری نداشته و باعث رانش نسبی ساختارهای اقتصادی از بخشهای تولیدی به مشاغل دیگر شده است، هرچند بین چهار کانون مورد مطالعه به لحاظ شدت و گستره تغییرات و پیامدهای بررسی شده تفاوتهایی وجود دارد.</em>انجمن ترویج و آموزش کشاورزی ایرانعلوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران2008-175814120180522Factors Affecting Integrated Pest Management (IPM) Knowledge of Pistachio Growers in Kerman Provinceسازههای مؤثر بر دانش فنی مدیریت تلفیقی آفات پسته کاران استان کرمان19921468896FAمحمد محمد رضاییدانش آموخته کارشناسی ارشد ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز و دانشجوی کنونی دکتری ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرسداریوش حیاتیاستاد ترویج و آموزش کشاورزی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیرازJournal Article20161204Integrated pest management has an important role towards reducing chemical pesticides use. This method is based on farmers’ technical knowledge and skills. Having such knowledge and skills is essential to adopt the method. Identifying and investigating those factors affecting pistachio growers’ technical knowledge of Integrated Pest Management (IPM) in Kerman province was the main objective of this study. Those farmers who applied IPM in their orchards were the statistical population. Survey was the research method using authors made questionnaire. Based on two-stage cluster sampling method, 225 farmers were selected as sample. Data collection instrument reliability was examined using a pilot study. Findings revealed that extension services and innovations diffusion; farmers’ attitude towards environmental effects of IPM application; average annual income; and level of education could predict about 64 percent of variation farmers’ IPM technical knowledge. Also, indirect effects of personal, technical and economic factors through mediator variables on dependent variables were examined. The results were illustrated in the shape of experiential model. Accordingly, some applicable recommendations have been presented towards farmers’ technical knowledge enhancement at the end of the article. <em>مدیریت تلفیقی آفات در کاهش استفاده از سموم شیمیایی نقش بسزایی دارد. همچنین، مدیریت تلفیقی</em><em>آفات روشی متکی بر دانش و مهارتهای فنی کشاورزان است. از اینرو، دانش فنی، نقش قابل توجهی در پذیرش و کاربرد این روش دارد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و بررسی نقش سازههای اثرگذار بر دانش فنی مدیریت تلفیقی آفات در میان پسته کاران استان کرمان</em><em>بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش را پسته کارانی تشکیل داده اند که مدیریت تلفیقی آفات را در باغات خود به اجرا در آورده بودند. روش انجام مطالعه از نوع پیمایش بوده و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ی محقق ساخته بوده است. بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، تعداد 225 پسته کار به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. با انجام یک مطالعه راهنما، میزان پایایی ابزار سنجش، مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. یافته های این مطالعه نشان داد که سازه های خدمات ترویجی و نشر نوآوری، نگرش پسته کاران نسبت به اثرات محیط زیستی مدیریت تلفیقی آفات، میانگین درآمد و سطح تحصیلات در مجموع توانسته اند که در حدود 64 درصد از تغییرات متغیر وابسته میزان دانش فنی پسته کاران در زمینه مدیریت تلفیقی آفات پسته را پیش بینی نمایند. همچنین در ادامه، میزان اثرات غیر مستقیم سازه های فردی، اقتصادی و فناوری از طریق متغیرهای میانجی بر متغیر وابسته، مورد سنجش قرار گرفت که نتایج آن در قالب یک مدل تجربی در مقاله ارائه گردیده است. بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، پیشنهادهای کاربردی در انتهای مقاله به منظور ارتقاء دانش فنی پسته کاران در زمینه مدیریت تلفیقی آفات پسته، ارائه گردیده است. </em>انجمن ترویج و آموزش کشاورزی ایرانعلوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران2008-175814120180522Analysis of the Occupational and Educational Status of Graduates of the Motahari Martyr Vocational Agriculture High School: Application of Follow up Studyواکاوی وضعیت شغلی و تحصیلی دانشآموختگان هنرستان کشاورزی شهید مطهری شیراز: کاربردی از مطالعه پیگیرانه21522868905FAابوذر زارعدانش آموخته کارشناسی ارشد ترویج و توسعه کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوجمصطفی احمدونددانشیار ترویج و توسعه کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوجناصر نوشادیاستادیار مدیریت آموزشی، گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه یاسوجمریم شریف زادهاستادیار ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوجJournal Article20170403The aim of the current follow-up study was to investigate the education-career status of graduates of the Motahari Martyr Vocational Agricultural High School, Shiraz, by means of a survey technique. The study population was all graduates of the school in two branches; Work-Knowledge, and Technical-Vocational graduates that graduated from January 2007 to September 2012. Stratified random sampling method was used to select 94 graduates from Work-Knowledge and 132 graduates from Technical-Vocational disciplines. Therefore, the data collected from 224 respondents (85 percent response rate). The face validity of the research instrument which was a research-made questionnaire was confirmed by a panel of experts and to evaluate its reliability; Cronbach's Alpha coefficient was calculated. The Cronbach's coefficient (0.70- 0.91) indicated the suitability of the scales. The results revealed that graduates’ satisfaction with training programs were higher than average. This is while, different perceived utility on education factors such that the subject of “information and communication technology” was unfavorable, compared to the subject of “educational tools” and “practical field” which utilities were moderate and desirable, respectively. More than 83 percent of graduates were interested in agricultural fields and over 86 percent of them have hardware facilities such as land, gardens or livestock. Results also showed that more than 53 percent of the graduates were employed, 34 percent were students and 13 percent were unemployed. Employment during in school had a significant impact on employment after graduation.هدف مطالعه ی پیگیرانه حاضر، واکاوی وضعیت تحصیلی-شغلی دانشآموختگان هنرستان کشاورزی شهید مطهری شیراز بود که با روش پیمایش صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش، دانشآموختگان بهمن 1386 تا مهر 1391 رشته های مختلف در دو شاخه ی تحصیلی فنی- حرفه ای و کاردانش بودند. از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای انتخاب 94 دانشآموخته از شاخه ی کاردانش و 132نفر از شاخه فنی- حرفه ای بکار گرفته شد. لذا، داده ها از 224 پاسخگو گردآوری شد (نرخ بازگشت 85 درصد). روایی صوری ابزار سنجش که پرسشنامهای محقق ساخته بود، توسط پانلی از متخصصان تأیید شد و پایایی آن نیز با انجام مطالعه راهنما و محاسبه آلفای کرونباخ برآورد گردید. دامنه 0/70 تا0/91 آلفا برای متغیرهای مختلف نشان از اعتبار ابزار سنجش داشت. یافته های پژوهش نشان داد رضایتمندی دانش آموختگان از برنامه های آموزشی بالاتر از متوسط بود. این در حالی است که میزان مطلوبیت عوامل آموزشی هنرستان در حیطه های مختلف، متفاوت بوده به طوری که حیطه ی «استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات» نامطلوب، و در مقابل مطلوبیت حیطه های «ابزارهای آموزشی و کمک آموزشی» و «انجام کارهای عملی» به ترتیب متوسط و مطلوب گزارش شدند. بیش از 83 درصد دانش آموختگان خود را علاقه مند به رشته های کشاورزی دانسته و 86 درصد دارای امکانات سختافزاری نظیر زمین، باغ و یا دام بودند. همچنین نتایج نشان داد که بیش از 53 درصد از دانش آموختگان مورد مطالعه شاغل،34 درصد دانشجو و 13 درصد نیزجویای کار بودند. متغیر اشتغال در حین تحصیل نقش مهمی در اشتغال پس از فراغت از تحصیل داشته است.انجمن ترویج و آموزش کشاورزی ایرانعلوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران2008-175814120180522Application of the Integration Techniques in Determining the Level of Rural Development (The Case of Iranshahr’s Rural Districtsکاربرد روشهای ادغام در تعیین سطوح توسعه یافتگی روستایی (مورد مطالعه ی دهستانهای شهرستان ایرانشهر)22924768913FAمعصومه فروزانیاستادیار ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستاناحمد خداوردیدانشآموخته کارشناسی ارشد توسعه روستایی، گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستانمسعود یزدان پناهدانشیار ترویج و آموزش کشاورزی، گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستانعباس عبدشاهیدانشیار اقتصاد کشاورزی، گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستانJournal Article20180125Identifying the inequalities and imbalances across different geographical zones and then, policy making to remove and reduce such disparities is the main task of development authorities. Determining the level of development based on credible indicators is the way to show spatial, economic, social and cultural differences of areas in compare to each other. The purpose of this study was to determine the level of development using TOPSIS, Numerical Taxonomy and integration techniques in rural districts of Iranshahr County. To do this, after reviewing the reliable literatures and sources of statistics, 65 development indicators were recognized as suitable to involve in the study. Through the first stage of data analysis, the indicators’ weights using AHP and Entropy methods were assigned. Then, the level of development for each rural district using TOPSIS, Numerical Taxonomy and integration techniques including average rating method, Borda and Copeland was determined. The findings revealed while the level of development among rural districts using integration methods were almost the same, the discrepancies between rural districts were more identified using TOPSIS-AHP. Furthermore, the development coefficients obtained from different methods showed that even the most prosperous district did not indicate a high level of development. In better words, there was a general deprivation condition across the whole rural districts of Iranshahr County. At last, to improve the situation of different rural districts some applied suggestions were offered according to detailed outcomes of the study.شناخت نابرابری ها در چارچوب محدودههای جغرافیایی مختلف و سیاستگذاری در جهت رفع و کاهش آنها از وظایف اساسی متولیان توسعه مناطق به شمار می آید. سطحبندی بر اساس شاخصهای توسعه، روشی برای سنجش توسعه مناطق است که اختلاف مکانی، فضایی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مناطق را نشان میدهد و وضعیت هر یک از مناطق را نسبت به یکدیگر از نظر سطح توسعه مشخص میکند.این پژوهش با هدف تعیین سطوح توسعهیافتگی و مقایسه کارایی ترکیبی از روشهای سنجش سطح توسعه در دهستانهای شهرستان ایرانشهر انجام گرفت. بدین منظور، پس از مطالعه منابع، تعداد 65 شاخص توسعه تدوین گردید. در نخستین مرحله از تحلیل داده ها، وزن شاخص های مورد مطالعه با استفاده از روش های AHP گروهی و آنتروپی محاسبه شد. پس از تعیین وزن شاخص ها، سطح توسعه یافتگی تمامی هفت دهستان شهرستان ایرانشهر با استفاده از روش های تاپسیس، تاکسونومی عددی و سپس روشهای ادغام تعیین شد. یافته های پژوهش در مورد ادغام روشها، بیانگر وجود سطحبندیهای تقریباً مشابه در میزان توسعهیافتگی دهستانهای مورد بررسی است؛ با این تفاوت که با استفاده از روش تاپسیس مبتنی بر وزندهی به روش AHP تمایزات بین دهستانها بیشتر آشکار میشود. علاوه بر این، ضریب توسعه بهدستآمده از روشهای مورد مطالعه نشان داد که حتی برخوردارترین دهستان شهرستان ایرانشهر نیز از سطح بالای توسعه برخوردار نیست و به عبارت بهتر، نوعی محرومیت کلی در سطح همه دهستان ها وجود دارد. بر اساس نتایج تفصیلی پژوهش برای برنامهریزی بهمنظور ارتقاء سطح برخورداری همه دهستان ها، پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.انجمن ترویج و آموزش کشاورزی ایرانعلوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران2008-175814120180522Analyzing Information and Interaction Network among Active Actors in Aquaculture Activities Management in Alborz Dam Watershed in Mazandaran Provinceتحلیل شبکه تبادل اطلاعات و تعاملات در بین کنشگران فعال مدیریت فعالیت های آبزی پروری در حوضه سد البرز استان مازندران24926568915FAاحسان قلی فردانشآموخته دکتری،گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس0000-0003-2980-0151عنایت عباسیاستادیارگروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس0000-0002-5238-7185غلامحسین پزشکی راداستاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرسحسن صالحیدانشیار مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشورعبدالمطلب رضاییاستادیارگروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه تهرانJournal Article20170307Aquaculture is one of the agricultural sub-sectors, whose development is of great importance. In the sustainable aquaculture management, social and ecological dimensions are interdependent, and should be considered as a system. In present study, management activities in the form of information exchange, coordination and participation networks among 27 organizations, which are active in aquaculture in Alborz watershed in Mazandaran province are studied using social network analysis. The needed data for social network analysis was gathered through a questionnaire. The data were analyzed by using Ucinet<sub>6</sub> which is one of the popular software for analyzing social network data. Based on the results, organizations such as the Mazandaran <em>Fishery Department,</em> Agricultural and Natural Resources Research Center and Governor had suitable situation in receiving and delivering information and knowledge, cooperation and participation with other organizations, which indicate mentioned organizations are active and dynamic in the network. In addition, the results showed that governmental organizations have more power and centrality (authority) in information exchange, cooperation and participation networks compared to Non-Governmental Organizations (NGOs). In the other side, investigating the NGOs’ out-degree (Social influence) and in-degree (reputation and authority) centralities showed that out-degree centrality is more than in-degree centrality, which indicate that responsible organizations haven’t paid attention to local and NGOs’ knowledge and information related to aquaculture. The results of the role of network activators and analysis of the effect size on restrictions represented that Mazandaran Fishery Department could be considered as a powerful knowledge and information producer with attracting participation and cooperation of other organizations in the network.آبزیپروری از جمله زیر بخشهای کشاورزی است که توسعه آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. در مدیریت آبزی پروری پایدار، ابعاد اجتماعی و اکولوژیکی به یکدیگر وابسته هستند و باید در قالب یک نظام مورد بررسی قرار گیرند. در تحقیق حاضر، فعالیت های مدیریتی با بهکارگیری تحلیل شبکه اجتماعی در قالب سه شبکه تبادل اطلاعات، همکاری و مشارکت در بین 27 سازمان فعال در حوزه آبزی پروری در حوضه سد البرز در استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. دادههای لازم برای تحلیل شبکه اجتماعی از طریق پرسشنامه جمعآوری شد. دادههای جمعآوریشده با استفاده از نرمافزار Ucinet 6 که یکی از پرکاربردترین نرمافزارها برای تحلیل دادههای شبکه اجتماعی است، تحلیل شد. در این تحقیق، سازمانهایی همچون اداره کل شیلات استان، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی و فرمانداری در زمینه ی دریافت و ارائه دانش و اطلاعات و همچنین همکاری و مشارکت با دیگر سازمانهای ذیربط، وضعیت مناسبی داشتند که نشاندهندهی پویایی این سازمان ها در این شبکه می باشد. بر اساس نتایج تحقیق مشخص گردید سازمانهای دولتی در شبکه تبادل اطلاعات، همکاری و مشارکت نسبت به سازمانهای مردمنهاد و مردمی از مرکزیت (قدرت و اقتدار) بیشتری برخوردار میباشند. از سوی دیگر، بررسی مرکزیتهای درجه خروجی (نفوذ اجتماعی) و ورودی (شهرت و اقتدار) سازمانهای مردمنهاد نشان میدهد که مرکزیت درجه خروجی این سازمانها از ورودی آنها بیشتر میباشد که نشاندهنده این موضوع میباشد که سازمانهای مردمنهاد کمتر مورد توجه سازمانهای متولی در زمینهی اخذ دانش و اطلاعات مرتبط با آبزیپروری قرار میگیرند. سازمانهای متولی توجهی به اطلاعات و دانش برگرفته از سازمانهای غیردولتی و مردمی که رابطه تنگاتنگی با آبزی پروران داشته، ندارند. نتایج حاصل از نقش کنشگران شبکه و تحلیل اندازه اثر بر محدودیت ها مشخص ساخت، اداره کل شیلات استان با جذب مشارکت و همکاری بالای دیگر سازمان های موجود در شبکه می تواند بهعنوان یک تولیدکننده قوی اطلاعات بهحساب آید.